شنیدیم به واسطه یکی از دوستان فریدون جیرانی برای این کار معرفی شدید، تست دادید و درنهایت انتخاب شدید؟
بله، این در حالی بود که بازیگری برای
من هیچ وقت دغدغه نبود، من به بازیگری فکر میکردم منتهی همان طور که ممکن
است بسیاری از آدمها به آن فکر کنند.
شما
در بدو ورودتان به عالم بازیگری بسیار خوششانس بودید و با کارگردان بزرگی
کارتان را آغاز کردید؟ کارگردانی که به کشف استعدادهای ناشناخته مشهور
است؟
بله، من حتی قبل از اینکه با آقای جیرانی کار کنم
علاقه زیادی به نوع کارها و تفکراتشان داشتم، همیشه نوشتهها و مقالاتشان
را دنبال میکردم شاید دلیل اصلیاش آن بود که پدرم علاقه زیادی به سینما و
کارهای آقای جیرانی داشت و از سالهای دور مطالب و نوشتهها و فیلمهای
ایشان را دنبال میکرد و همین مسئله سبب شد تا من هم با تفکرات فریدون
جیرانی از همان سالها آشنا شوم.
نمیترسیدید در مقابل این همه بازیگرحرفهای بازیتان اصلا به چشم نیاید؟
نه…
چون بازیگران مقابل من همگی میدانستند که من نابازیگر هستم، به همین
خاطر توقع زیادی از من نداشتند در عین حال به من کمک میکردند تا بتوانم
بازی بهتری را ارائه بدهم.
برای رسیدن به این نقش با چه کسی مشورت کردید؟
سعی
کردم با آقای جیرانی راجع به شخصیت مارال، نوع تفکر و دغدغههایش حرف بزنم
و به نقطهنظرهای مشترک برسیم این مشورت به من کمک زیادی برای نزدیک شدن
به مارال کرد.
قصد دارید از این به بعد بازیگری را به طور حرفهای دنبال کنید یا…؟
اگر
کار خوبی به من پیشنهاد شود چرا که نه… بازیگری حرفهای است که به تو
اجازه میدهد جای خیلیها قرار بگیری، اتفاقی که در شرایط عادی در زندگیات
نمیافتد، در هر حال من همیشه از خدا میخواهم آن چیزی را به من بدهد که
لیاقتش را دارم. مطمئن باشید اگر لیاقتش را داشته باشم و به صلاحم باشد در
این حرفه میمانم.
از مارال چه چیزی در شما به عنوان یادگاری ماند؟
اینکه
میتوانم به دیگران هم تکیه کنم، قبلا همیشه فکر میکردم باید همه کارها
را به تنهایی انجام دهم اما الان دوست دارم در بعضی از جاهای زندگی به کسی
تکیه کنم.
سامیه لک بعد از حضور در این سریال چه تغییری کرد؟
یک مقدار اعتمادم را نسبت به دیگران از دست دادم