اس ام اس های جدید امروز  - مرجع اس ام اس های ایرانی

اس ام اس های جدید امروز - مرجع اس ام اس های ایرانی

اس ام اس جدید - داستان -عکس - اشعار زیبا - بیوگرافی بازیگران
اس ام اس های جدید امروز  - مرجع اس ام اس های ایرانی

اس ام اس های جدید امروز - مرجع اس ام اس های ایرانی

اس ام اس جدید - داستان -عکس - اشعار زیبا - بیوگرافی بازیگران

آموزش داستان نویسی / قسمت 9



انواع شخصیت در داستان کوتاه

شخصیت اصلی و شخصیت فرعی

شخصیت اصلی، فردی است که ماجرای اصلی داستان با تکیه بر او جلو می رود. در حقیقت، محور اصلی کشمکش داستان است و مهمترین فرد در داستان به حساب می آید. داستان، ماجرای زندگی اوست. عنصر «عدم تعادل» در زندگی او پدید آمده و با حل مشکل او هم اغلب، داستان به پایان می رسد.

معمولا هر داستانی، یک شخصیت اصلی و محوری دارد. البته در قصه هایی که بر نوعی کشمکش دو طرفه شکل گرفته، به نظر می آید که دو فردی که در دو طرف قضیه قرار دارند، هر دو شخص اصلی هستند.

بله، در حقیقت این دو نفر به نسبت دیگران، تاثیر بیشتری بر داستان دارند، اما از میان این دو نیز، اثر یکی، از دیگری بیشتر است و او شخصیت اصلی به حساب می آید.

به آدم های دیگری که در داستان هستند ولی اهمیت آن ها به مراتب کمتر از شخصیت اصلی است، شخصیت فرعی گویند که آنها را باید نیروهای کمکی تلقی کرد.

شخصیت فرعی دو فایده عمده دارد:

۱_ کمک به شناسایی شخص اصلی: یکی از راه های نمود شخصیت، شناخت روابط و مناسبات فرد با دیگر اشخاص است.

۲_ طبیعی جلوه کردن فضای داستان: در داستان هایی با فضای واقعی، حضور اشخاص فرعی به طبیعی تر شدن فضای داستان کمک می کند.

البته وارد کردن اشخاص فرعی در داستان، مشکلاتی را هم به همراه دارد. این آدم ها، نیاز به رسیدگی و مراقبت دارند. نویسنده باید آنها را به حرکت درآورد. حرکات لازم را در جاهای لازم به آنها نسبت دهد و حرف های زائد را حذف کند. خلاصه اینکه شخصیت های فرعی هم باید باورپذیر باشند. به همین دلیل است که گاهی نویسندگان، از بار مسئولیت نگهداری آدم های فرعی، شانه خالی می کنند و با اینکه حضور آنها برای پیشبرد داستان، لازم است، آنها را از بعضی صحنه ها اخراج می کنند و همین باعث می شود که داستان در بعضی جاها غیر قابل باور جلوه کند.

تفاوت شخصیت و تیپ

شخصیت را که تعریف کردیم. اما تیپ، به راحتی در ذهن جا می گیرد. یعنی در اولین برخورد بدون اینکه نیازی به تفکر و تحلیل باشد، می توان آن را در ذهن تصور کرد.

ادامه مطلب ...

جوک خنده دار


یارو وسط دانشگاه دستش تو دماغشه
۱ساعت بهش زل زدم بلکه خجالت بکشه
برگشته به من میگه آقا مزاحم نشو کار دارم !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
اینم از مجلس ختم، با کفش رفتیم با دمپایی برگشتیم !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
طرف سوار اسب شده، عکسشو گذاشته فیس بوک، میگه اون بالاییه منم !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
هر روز تو دانشگاه میبینیم ۱۰۰ تا دختر مدرسه ای رو به صف کردن، معلمشونم جلو، آوردن بازدید از دانشگاه، مگه باغ وحشه اینا رو هر روز میارین بازدید!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
یه عمر رفتیم سینما آخر نفهمیدیم دستههای صندلیش ماله خودمونه یا بغل دستیمون!!
ادامه مطلب ...

اگر می شد چی می شد



فکرشو بکن اگر می شد چی می شد!!!!!؟؟؟؟
همسر دلخواهت رو از بین گزینه های موجود دانلود کنی؟
چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن تکلیفشونو با ما روشن کنن.
شب خواب ببینی که یک ماه داری میری سر کار ،صبح که بیدار شدی حقوقشو بگیری.
پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن ، میومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن.
آخر شبها رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه.
… موهات”فر”باشه ، روش پیتزا بپزی
بوق زدن ممنوع باشه ماشینتو بذاری رو ویبره.
زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام.
رادیو رو روی یه موج سه متری تنظیم می کردی می رفتی موج سواری.
ادامه مطلب ...

خنده دار جدید و توپ



جملات خنده دار جدید و توپ

متون خنده دار
یکی از رموز ماندگاریه دوستی ها اینه که هر کسی دُنگ خودش رو بده !
.
.
.
خوب هم که باشی ، از بس بَدی دیده اند
خوبیهایت را باور نمیکنند.
نفرین به شهری که در آن غریبه ها آشناترند
.
.
.
یه وقتایی هم هست سر کلاس از بغل دستیت میپرسی چیزی میفهمی ؟
اونم میگه نه بابا
ینی اون لحظه انگار دنیا رو بهت دادن
ادامه مطلب ...

تاریخچه تقلب و روش های آن



تاریخچه تقلب از جایی شروع می شود که ” حسن کچل ” برای نخستین بار به مکتب رفت . از بد ماجرا ، همان روز امتحان ماهیانه کودکان مکتب بود ؛ لیک حسن کچل از روی تنبلی چشمان چپش را بر روی ورقه ی همزاد انداخت تا نکته ای بس ارزشمند از ورقه ی فوق الذکر دشت کند .

این بود که اولین تقلب تاریخ بشری رقم زده شد . البته این تقلب با روش های بسیار ابتدایی بشری رقم زده شد. البته این تقلب باروش های بسیار ابتدایی (در مقابل ترفند های کنونی ) صورت گرفت . بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن خود را به بالای ورقه ی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را کش رفت . از آن به بعد تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد .

ادامه مطلب ...

سخنان کوروش کبیر در قالب اس ام اس



سخنان کوروش کبیر در قالب اس ام اس های بسیار زیبا و خواندنی

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند
.

.

.

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید

.

.

.

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد

.

.

.

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

ادامه مطلب ...

رکوردهای باورنکردنی

رکوردهای باورنکردنی : از بیشترین بو کردن زیر بغل تا ...!
خیلی‌ها برای اینکه رکوردشکن باشند و اسمشان جایی ثبت بشود حاضر هستند عجیب‌ترین و گاهی مشمئزکننده‌ترین کارهای جهان ...


خیلی‌ها برای اینکه رکوردشکن باشند و اسمشان جایی ثبت بشود حاضر هستند عجیب‌ترین و گاهی مشمئزکننده‌ترین کارهای جهان را انجام بدهند. چندنمونه از رکوردهایی که به نظر نمی‌رسد به این زودی شکسته بشوند از این قرار است:

بیشترین سوسک خورده شده
یکی از کارکنان بازنشسته بخش از بین بردن حشرات و حیوانات موزی اداره محیط زیست به نام کن ادوارد در دربیشایر انگلیس، در مارچ ۲۰۰۱ برای صبحانه ۳۶سوسک را در یک دقیقه خورد. وی در یک مهمانی هم ۴۷ موش را درون شلوار خود انداخت تا دوستانش را سرگرم کند. دوستان و خانواده وی به کارهای عجیب او عادت کرده‌اند. خودش می‌گوید: «الان طوری شده که اگر کار غیر عادی انجام ندهم آنها از من می‌پرسند همه چیز مرتب است»

سنگین‌ترین وزنه‌ای که با زبان بلند شده
بریتن توماس، با بلند کردن جعبه‌ای پر از پاستا که چارچوبی فلزی داشت توانست رکورد بلند کردن وزنه با زبان کتاب گینس که آن هم در اختیار خود او بود بشکند. این رکورد در یکی از اجراهای سیرک ماسیمو وقتی وی جعبه ۱۲ کیلوگرمی را با زبان بلند کرد به ثبت رسید.

ادامه مطلب ...

آموزش تضمینی اذیت و آزار کردن دیگران (آخر خنده)



این مطلب فقط جنبه شوخی و خنده داره پس لطفا جو گیر نشید ….

چادر سرتون کنین رو بگیرین برین تو خیابون به خانومای بد حجاب تذکر بدین. سکته می کنن

یه آگهی استخدام از طرف یه شرکت معتبر با مدت تماس یک هفته تو روزنامه بدین شمارشم بذارین.

ﺗﻮﯼ ﺗﺎﻛﺴﯽ ﺍﮔﻪ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺸﯿﻦ ، ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯿﻦ ﻣﮕﻪ ﻧﻤﯿﺎﯼ ؟
ﺍﻭﻥ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﻛﻨﻪ .
ﺑﻬﺶ ﻓﺮﺻﺖ ﻧﺪﯾﻦ ﻭ ﺑﮕﯿﻦ : ﭼﻪ ﺯﻭﺩ ﺟﺎ ……ﺯﺩﯼ؟
ﺑﻌﺪﺵ ﺩﺭ ﺗﺎﻛﺴﯽ ﺭﻭ ﺑﺒﻨﺪﯾﻦ ﻭ ﺑﺮﯾﻦ


ادامه مطلب ...