ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
دیشب داشتم کتاب میخوندم برق رفت … یه نیم ساعتی زیر نور چراغ قوه گوشیم کتاب رو خوندم تا برق باز بیاد … این نیم ساعتو تا آخر عمرِبچم تو سرش میزنم … میگم ما زیر نور چراغ قوه به بدبختی کتاب میخوندیم … اونوخ شما اینجوری !!!
*********جوک های جدید و خنده دار**********
هیچ لذتی اندازه ی این که یه بچه ی کوچولو دستشو دراز کنه طرفت که یعنی بقلم کنی نیس و حال نمیده!!! اصن یه لذت عجیبی داره!!!
*********جوک های جدید و خنده دار**********
از دار و ندار دنیا۶ ۷ تا دوست دختر دارم یکی از یکی شکاک تر
اصن داغونما..
*********جوک های جدید و خنده دار**********
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﯾﻪ دوست دخدر ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ،
ﮔﻔﺘﻢ خوووب ﻻﺑﺪ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ،
ﺍﺯ ﺭﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﺵ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﺗﻤﯿﺰﺵ ﮐﺮﺩﻡ،
ﺑﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﺤﻞ ﺗﺤﻮﯾﻠﺶ ﺩﺍﺩﻡ…
ﺑﻌﻠﻪ ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻦ ^_^
*********جوک های جدید و خنده دار**********
ﻣﯿﮕﻢ , ﺷﻤﺎﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﮑﺴﺘﻮﻥ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﻫﻤﺶ ﻣﯿﺸﯿﻨﯿﻦﻧﯿﮕﺎﺵ
ﻣﯿﮑﻨﯿﻦ ﯾﺎﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻢ … ؟؟؟؟
*********جوک های جدید و خنده دار**********
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
شخصی درون زندانی حبس شده است. اتاقی که این شخص در آن نگاهداری می شود دو در دارد که یکی به سمت چوبه دار راه دارد ولی دیگری به بیرون زندان راه دارد و منجر به آزادی زندانی می شود. هر یک از این درها یک نگهبان دارد که یکی ازآنها همیشه راست می گوید و دیگری همیشه دروغ و هر دو از اینکه کدام در به کجا راه دارد و نیز از راستگویی یا دروغگویی نگهبان دیگر آگاهند.
زندانی ما حق دارد تنها یک سوال از یکی از نگهبان ها بپرسد و سپس یکی از درها را انتخاب کند. در ضمن نگهبان ها فقط با “بلی” یا “خیر” پاسخ می دهند. او چطور می تواند با تنها یک سوال دری که به سوی آزادی باز می شود را پیدا کند؟!
قبل از اینکه پاسخ را در انتهای صفحه ببینید کمی فکر کنید!
ادامه مطلب ...