اس ام اس های جدید امروز  - مرجع اس ام اس های ایرانی

اس ام اس های جدید امروز - مرجع اس ام اس های ایرانی

اس ام اس جدید - داستان -عکس - اشعار زیبا - بیوگرافی بازیگران
اس ام اس های جدید امروز  - مرجع اس ام اس های ایرانی

اس ام اس های جدید امروز - مرجع اس ام اس های ایرانی

اس ام اس جدید - داستان -عکس - اشعار زیبا - بیوگرافی بازیگران

اس ام اس تبریک نوروز 93





خداوندا ، نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما
برای دوستان من عطا فرما :
هزار و سیصد امید
هزار و سیصد و نود بهروزی
هزار و سیصد و نود و سه لبخند زیبا
سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد

 

♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس تبریک نوروز93 ♦♦♦♦♦♦♦♦

 

روز اول سال آدم به آدم میرسه ، اما اس ام اس به آدم نمیرسه !
سال ۱۳۹3 بر شما مبارک

 

♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس تبریک نوروز93 ♦♦♦♦♦♦♦♦


 

عید است ولی بدون او غم داریم / عاشق شده ایم و عشق را کم داریم
ای کاش که این عید ظهورش برسد / اینگونه هزار عید با هم داریم
اللهم عجل لولیک الفرج
سال نو مبارک



 
ادامه مطلب ...

مورد داشتیم که





مورد داشتیم پسره از بس به مدرسه علاقه داشته سیزده بدر با خانواده رفتن تو حیاط مدرسه چادر زدن خیلی هم ریلکس....

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم طرف تو عروسیش ماکارونی داده, سر ته دیگش چند تا کشته داده

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم پدره به پسرش گفته :توچشم دیدن پیشرفت منو نداری!!!


 
ادامه مطلب ...

تست ازدواج ! طنز



اگر به سوالات زیر پاسخ درست بدهید یعنی شما درک صحیحی از مراسم ازدواج و حواشی آن دارید و می‏توانید برای مزدوج شدن اقدام کنید:

 

1- چرا زن‏ها مهریه می‏گیرند و مردها مهریه می‏دهند؟
الف- چون عدالت رعایت شود!
ب- ای آقا! حالا کی داده کی گرفته؟
ج- مهم عشق و علاقه است!
د- چون آقای داماد دست از پا خطانکنه



 
ادامه مطلب ...

اعترافات جالب و جالب



یه بار مجبور شدم برم یه مجلس ختمی که مسجدش صندلی نداشت
موقعی رسیدم که روضه خون داشت خودشو میکشت.
همون موقع یه نفر از کنار دیوار بلند شد و من جاشو گرفتم
و تکیه دادم یه لحظه دنیا دور سرم چرخید
و سقف مسجد اومد جلوی نظرم و صدای خنده رفت هوا!
دیوار نبود. برزنت بود تو زنونه فرود اومده بودم!

 

**********************************

اعترافات خنده دار

 

تو دوران دانشگاه با بعضی از بچه ها بد جور تیریپ مرام و معرفت داشتیم
و هی تعارف به هم تیکه پاره میکردیم.مثلاً دوستم رد میشد میگفت غلامم……
منم میگفتم خاک پاتم و این حرفا.این قضیه هی بالا گرفت و تیکه ها دیگه از حد خارج شده بود
که من دیگه به انتها رسوندمش.از پنجره کلاس داشتم محوطه رو نگاه میکردم
که رفیقم حسن بین همه دخترا و پسرا داد زد:
داش ایمان…..نوکر خر پدرتم……
منم هول شدم گفتم پدرم خودش خرته…..



 
ادامه مطلب ...