همیشه به یاد نقطه شروع
«البته گونه های تپل و شکم جلو آمده امین موید این مطلب است که دوران استراحتش حسابی به او ساخته و حق دارد که از این دوران به خوبی و با لذت یاد کند.»
چهره جدید
در این مدت که
به خودم استراحت داده بودم، سعی کردم به چهره ام نیز استراحتی بدهم و کمتر
سراغ آرایشگاه بروم. من در مجموعه «کلاه پهلوی» تا پنج سال صورتم را هر روز
اصلاح می کردم و دلم می خواست تنوعی در چهره داشته باشم برای همین موهایم
را بلند کردم.
پیچ و مهره ام را سفت کردم!
مشکل
کمردردم به یک ناراحتی مادرزادی برمی گردد و از جابه جایی و چسبندگی مهره
رنج می بردم. البته طی این سال ها فعالیت های مداوم و مستمری که داشتم باعث
شد تا فشار زیادی به آن بیاورم. در این ۵، ۶ کار آخر انرژی زیادی برای نقش
هایم می گذاشتم به خصوص دو فیلم آخر که نقش هایم بسیار اکتیو بودند. صحنه
های اکشن زیاد داشتم و مجبور بودم فعالیت های بدنی زیادی انجام بدهم.
در
کار «قلاده های طلا» که نقش مامور را داشتم دائما در حال تعقیب و گریز و
درگیری بودم و در فیلم آقای سیدجواد هاشمی هم برای خودم رابین هودی بودم و
باید از دیوار قلعه ای به نام قلعه رودخان در استان گیلان بالا می رفتم و
پایین می آمدم. البته قرار بود در این کار از بدل نیز استفاده شود ولی
نهایتا نشد و خودم به واسطه آمادگی جسمانی که داشتم همه صحنه ها را کار
کردم. همه این فشارها باعث شد تا درد کمر من تشدید شود.
بعد از
مراجعه به پزشک و انجام معاینات و آزمایش ها و عکس برداری به توصیه پزشک
عمل کرده و خودم را به تیغ جراحان سپردم. خلاصه حسابی پیچ و مهره کمرم را
آچارکشی کردند به طوری که برای ثابت نگه داشتن مهره ها ۶ تا پیچ و ۲ تا
پلاتین در کمرم کار گذاشتند.
زمانی که از امین راجع به مخارج هزینه
عمل جراحی و بیمارستانش سوال کردم و این که آیا بازیگران نیز در این مواقع
از مزایای بیمه بهره مند می شوند یا نه، اظهار بی اطلاعی کرد و گفت: بعد از
این همه سال بازی و رفت و آمد در خانه سینما هنوز نمی دانم ما بازیگران
بیمه داریم یا نه؟!
دو ماه کار تعطیل
من
با آقای خاوری قرارداد داشتم و قرار بود نقش اول فیلم «خودزنی» را بازی
کنم. نقشی که اتفاقا بسیار اکتیو بود و باید صحنه های اکشن زیادی را بازی
می کردم که بیشتر آنها زیر باران و در گل و لای بود. به دلیل عمل جراحی
کمرم حضورم در این کار منتفی شد و نتوانستم در آن بازی کنم.
جشنواره امسال
برای
جشنواره امسال فکر می کنم فیلم «قلاده های طلا» و فیلم «آقای هاشمی» را
داشته باشم. ضمن این که یک جلسه برای فیلمبرداری فیلم خودزنی رفته ام و
گویا قرار است آن را به جشنواره امسال برسانند.
معالجه وضعیت بد اقتصادی سینما با آثار طنز
واقعا
قبول دارم که اقتصاد سینما بیمار است و فیلم های خوب به فروش نمی روند و
این نه به سود ماست، نه به سود تهیه کنندگان و نه به سود سینما! سینمای ما
برای دست یابی به فروش خوب باید به سمت و سوی سلیقه مخاطب خود حرکت کند.
قبول دارم این کار بسیار مشکلی است.
چندی پیش در برنامه هفت وقتی
گزارشی راجع به نظر مردم درباره یک فیلم سینمایی پخش می شد، می دیدیم هرکسی
که از سالن سینما خارج می شود، سلیقه و نظر خاص خود را دارد. یکی می گفت
فیلم عالی بود و یکی هم می گفت افتضاح بود!
گر بخواهی کاری بسازی
که مورد قبول همه باشد کار سختی است. در حال حاضر نیاز مخاطب ما طنز است.
واقعیت این است که مردم ما می خواهند بخندند و نمی توان این را کتمان کرد.
برای همین است که آثار طنز بیشتر مورد توجه آنها قرار می گیرد. اما ما نیاز
به نویسندگان خلاقی داریم که بتوانند از فضای کلیشه فاصله بگیرند و با
سوژه های نو و تازه، ایده های جدیدی را ارائه دهند.
از تهران فرار کرده ایم!
واقعا
نیاز به «اکسیژن و آرامش» دارم. همین دو نیاز باعث شد تا از تهران فرار
کنم و به لواسان پناه ببرم. زمانی که در حال استراحت هستم نیاز به آرامش
مطلق دارم تا بتوانم تمرکز خوبی روی کارم داشته باشم. دود و دم تهران و
ترافیک آن وحشتناک است و دلگیر! در لواسان آرامش دارم و به دور از هیاهو و
شلوغی از آب و هوای خوب آن لذت می برم.
موفقیت در شیش و بش
حضور
در فیلم «شیش و بش» تجربه موفقی بود خدا را شکر مورد توجه مردم هم قرار
گرفت. مردم هنوز دوست دارند کارهایی را ببینند که در آن بازیگران مورد
علاقه شان در کنار هم قرار می گیرند. داریم بازیگرانی که فروش فیلم به خاطر
آنهاست.
در واقع مردم به خاطر آنها بلیط می خرند و به سینما می
آیند. همین لطف و توجه مردم است که به ما انرژی می دهد تا همچنان در این
سینما باقی بمانیم. خودم نیز از کارهای این چنینی استقبال می کنم. گاهی
لازم است خود ما دست به دست هم دهیم و با قرار گرفتن در کنار هم کارهایی را
بازی کنیم که مورد توجه مردم است.
نقش های مورد علاقه
همیشه
نقشی را که در فیلم «دختر ایرونی» بازی کردم، با لذت مرور می کنم. نقش
هایم در فیلم مزاحم، شب و بیداری رویاها را نیز خیلی دوست دارم و از آن دست
کارهایی است که به خودم خیلی چسبید.
ولی همیشه مردم مرا مورد لطف
خود قرار می دهند و از نظراتشان پیداست که کاراکتر «بیژن مرتضوی» در سه
گانه اخراجی ها برایشان خاطره انگیز تر شده است. معتقدم این نیز به همان
نیاز مخاطب باز می گردد، که دوست دارند استار خود را بیشتر در قالب طنز
ببینند.
بیژن مرتضوی اخراجی ها
۵۰
درصد این نقش در فیلمنامه بود و بقیه نقش را، هم خودم به مرور زمان پیدا
کردم. در طول کار با مشورت هایی که با آقای ده نمکی داشتم، شخصیت بیژن را
پرورش می دادم. مثلا آقای ده نمکی اعتقاد داشت که بیژن در اخراجی های ۳
متحول شود ولی نظر من این بود که مردم بیشتر دنبال سرنوشت چند تا از این
اخراجی ها هستند که بار طنز فیلم بر دوش آنهاست. برای همین اگر مخاطب از من
و اکبر عبدی طنز نبیند، اذیت می شود. در مجموع این شخصیت را خیلی دوست
داشتم و همیشه از سه گانه اخراجی ها به نیکی یاد می کنم.
سن پترزبورگ
قرار
بود در سن پترزبورگ نقش «فرشاد» را بازی کنم اما من در همان دوره سر
فیلمبرداری (کلاه پهلوی) بودم و نرسیدم. نمی دانم اگر به جای پیمان قاسم
خانی بازی می کردم، با محسن تنابنده همین قدر خوب می شدم یا نه؟
ولی
به هر حال پیمان و محسن خیلی خوب بودند. حالا ان شاا... در «سن پترزبورگ
۲» با همدیگر کار می کنیم! فیلمبرداری آن هم در روسیه خواهد بود. در «سن
پترزبورگ ۱» که نتوانستم کمک کنم چون سر کار بودم، ولی در «سن پترزبورگ ۲»
مطمئن باشید که هستم و بازی خواهم کرد.
من جاسـوس دو جــانبه ام!
قلب
یخی را خیلی دوست دارم و به نظرم کار متفاوتی بود که مورد توجه مردم قرار
گرفت. بازیگران خوبی در این مجموعه حضور داشتند و قصه خوبی در کار وجود
داشت که مخاطب را دنبال خودش می کشید. کارگردانی خوب کار نیز مزید علت بود
تا کار بیشتر مورد توجه مردم قرار بگیرد. نقشی که در این مجموعه دارم برایم
جالب است و مرموز چرا که این نقش به عنوان یک جاسوس دوجانبه مرموزیت های
خاصی را پیدا می کند.