از آن روزی که اینترنت بنا شدزن خونه ز مرد خود جدا شد
نه چای آماده و نه استکانی دریغ از پختن یک لقمه نانی
سر صبحی که پی جو تا سحرگاهموبایلش روشنه هر گاه و بی گاه