یه روز من و داداش کوچیکه(دهه هشتادی) خونه تنها بودیم.داشتیم ناهار میخوردیم یه دفعه عقب نشست دستاشو رو به آسمون بلند کرد گفت:
خدایا! ما که سیر شدیم گشنه ها رو (منظورش من بودم) اگه سیر میشن سیر کن اگه نمیشن بنداز تو دریا لااقل ماهی ها سیر شن!
فقط نیگاش کردم!
باز برگشته میگه اول لقمه تو قورت کن بعد نیگا کن قیافت شبیه بزی که علف تو دهنشه و نمیجوه و فقط زل میزنه،شده!
هعععی دنیا...
ما بابامون به داش بزرگش میگفت خان داداش،ما به داداش بزرگه میگیم داداش بزرگ،این به من میگه بز!
فک و فامیله ما داریم
☺•
☺•
☺•
فک و فامیله ما داریم
یه معلم داشتیم خیلی باحال بود خودش میگفت
خودش هم میخندید،بعد وسط خنده هاش باز میگفت باز بیشتر میخندید و باز وسط
خنده هاش میگف و باز بیشتر میخندید
این روند تا جایی ادامه پیدا میکرد که دیگه سخت میشد بفهمی چی میگه!
بعد ازونجا به بعد چشماشو میبست دیگه چیزی نمیگفت و فقط از روی بالا پایین رفتن شکمش میفهمیدیم هنوز داره میخنده!
همه بچه ها هم فقط به خنده هاش میخندیدن!
هعععی ما آخرش چی میشیم با این دبیرا...
معلم ما داریم...
پارسال رفته بودیم تفریح بیرون بچه ها هم
مشغول بازی بودن خواهر زادم که ۳ سالش بود یهو گفت بچه ها بیاین سوسک پیدا
کردم همه بچه ها دوان دوان رفتن سوسکو ببینن….
یه هویی گفت سوسکو بکشم؟؟؟
برادر زادم که ۴ سالش بود گفت نه گناه داره آخه اونم مثل تو یه حیوونه…
مارو میگی مردیم از خنده…
واسه ماشین پسر خالم میخواستیم بریم ضبط بخریم من بهش گفتم اگه بتونیم از این ضبطایی که از رو ماشینا میدزدن پیدا کنیم خیلی ارزونتر در میاد.حالا رفتیم تو مغازه پسر خالم برگشته به فروشنده میگه:داداش ضبط دزدی تمیز چی داری؟!هیچی دیگه کلی به یارو توضیح دادم که این طفلی عقب موندست و منظوری نداشته
رفتم مغازه موبایل فروشی به طرف میگم گوشی میخوام که حدودا۴۰۰تومنی بشه یه گوشی اورده نگاه کردم دیدم خوبه گفتم همینو میخوام بعد اماده کرده بهم داده فاکتورش و نگاه کردم دیدم نوشته ۶۷۰تومن.بهش میگم اقا این که ۶۷۰تومنه میگه خوب اشکال نداره مابقی شو تو۲تا قسط بده.میگم نمیخوام میگه خوب ۵تا قسط بده